جوان آنلاین: مردی که نگهبان یکی از پارک‌های مشهد را به دلیل عمل به وظیفه قانونی‌اش به طرز وحشیانه‌ای مورد ضرب و جرح قرار داده بود، درخواست بخشش کرده، اما کاربران فضای مجازی که فیلم حادثه را دیده‌اند به جز درخواست اشد مجازات متهم خواسته دیگری ندارند.
عصر روز یک‌شنبه فیلمی به سرعت در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و خشم کاربران را به همراه داشت. براساس فیلم منتشر شده، نگهبان یک پارک در مشهد از موتورسواری که با سگ بزرگ وارد پارک شده، درخواست می‌کند پارک را ترک کند، اما مرد جوان او را به طرز دلخراشی هدف ضرب و جرح قرار می‌دهد. رفتار مرد خشمگین با اعتراض چند زن که در محل حضور دارند مواجه می‌شود، اما به اعتراض زنان توجهی نمی‌کند و بی‌رحمانه نگهبان پارک را مورد ضرب و جرح قرار می‌دهد. نگهبان پارک در ویدئویی که بعد از حادثه منتشر شده، می‌گوید: «در حال انجام وظیفه در پارک بودم که مرد موتورسواری که سگ بزرگی نیز همراه داشت، وارد پارک شد. کودکانی که همراه مادرشان مشغول بازی بودند با دیدن حیوان ترسیدند. مادران از من خواستند به آن مرد تذکر بدهم که حضور سگش باعث ترس آن‌ها شده که حرف درستی هم بود، برای همین موضوع را با آن مرد در میان گذاشتم، اما او از موتورش پیاده شد و به من حمله کرد و به شدت کتکم زد. او دسته‌کلیدش را مشت کرده بود و مدام به سرم ضربه می‌زد. شدت ضرباتش باعث شده بود دیگر چیزی نفهمم و نقش بر زمین شوم. لحظات ترسناکی را سپری کردم.»
انتشار فیلم سبب شد مأموران پلیس مشهد به دست به کار شوند و متهم را به سرعت بازداشت کنند. عملکرد پلیس در بازداشت به‌موقع متهم باعث دلگرمی بسیاری شد، خصوصاً اینکه متهم مقابل دوربین پلیس قرار گرفت و ماجرای هولناکی را که خودش رقم زده بود، تعریف کرد. او با وقاحت تمام و بدون در نظر گرفتن روان‌هایی که پریشان کرده از نگهبان پارک و مردم درخواست گذشت کرد و گفت که اشتباه کرده است. اشتباهی که جامعه نمی‌تواند پذیرای آن باشد. اگر خودش مورد چنین تعرضی قرار می‌گرفت، آیا باز هم حاضر به گذشت می‌شد؟
دادستان شهر باید در نظر داشته باشد که بخشش چنین افراد پرخطری می‌تواند راه را برای تولید خطر‌های بعدی هموار کند، برای همین این دسته از افراد پرخطر نیاز دارند با مجازات عبرت آموزی که قانون برایشان در نظر می‌گیرد، متوجه رفتار‌های زشت‌شان شوند. در محل حادثه، کودکان خردسالی حضور داشتند که برای اولین بار از نزدیک رفتاری خشونت‌بار را مشاهده می‌کردند که روان کودکانه‌شان را متأثر کرده است.
